- شیرک شدن
- گستاخ شدن جرات یافتن
معنی شیرک شدن - جستجوی لغت در جدول جو
- شیرک شدن
- کنایه از جسور و گستاخ شدن
- شیرک شدن ((رَ. شُ دَ))
- گستاخ شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جسور شدن جرات یافتن
غلبه کردن، تسلط
جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی باریک، تیر کشیدن
چیز آموخته را فراموش کردن
تشجیع کردن دل دادن
تشجیع کردن برانگیختن: می خواهی مرا شیر کنی که از روی چوب (جوی) بپرم ک
جهیدن آب یا مایع دیگر از یک سوراخ ریز
کسی را دل و جرئت دادن و او را به کاری برانگیختن
از روی حیرت و شگفتی به چیزی چشم دوختن، حیران و متحیر شدن
شیر کردن، کسی را دل و جرئت دادن و او را به کاری برانگیختن
به خشم آمدن غضبناک شدن
بتاخیر افتادن
کثیف، ناپاک شدن
غلبه کردن ظفر یافتن پیروز شدن، مسلط شدن استیلا
کلان سال شدن کهن سال گشتن
مستغنی گشتن، بی نیاز شدن
بصورت کرک در آمدن، ژولیده شدن (موی)
خوب گشتن اصلاح
стареть
altern
старіти
starzeć się
envelhecer
invecchiare
envejecer
vieillir
verouderen